نفس مامان پسر بابانفس مامان پسر بابا، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 16 روز سن داره

محمد فرهام داودی

اولین برف

1391/9/25 22:54
نویسنده : مامان مرضیه
462 بازدید
اشتراک گذاری

امروز صبح بود که داشتم با مامانم صحبت می کردم یکدفعه گفت که دیدین داره برف میاد گفتم نه مامانی هم گفت که زود برو  محمدفرهام اولین برف امسال رو ببینه اولین برف

ماهم که اشراف کامل به خیابونمون داشتیم رفتیم داخل تراس و برف هایی که توی باد داشتن می رقصیدن و تماشا کردیم واقعا زیبا بود و ما هر دو از این نعمت زیبا لذت بردیم

محمدفرهام هم مدام کلمه برف و تکرار می کرد و زمانی که داشت اخبار ساعت 9 در مورد بارش برف صحبت می کرد یکدفعه رو به بابا محسن کرد و گفت بابا دیدی برفه بابا هم که از خوشحالی محمدفرهام لذت می برد گفت بله دیدم چطور

گفت بابا بابا برف قشنگه (سپیده)سفیده

 

راستی مدتی میخوام بیام که یه کار خوب پسرم و بنویسم اما اجازه نمی ده لپ تاب و روشن کنم من هم تنبل و مشغول کار

اما الان که خوابیده می نویسم که براش یادگار بمونهسی

نزدیک به یه ماه میشه که محمدفرهام جونم تمام سعی خودش و می کنه که بتونه لباسهاش و بپوشه مدام می گفت خودم ماهم که حساس شلوار و شورت به دست می دوید توی اتاق که خودش بپوشه اگثرا شورتش و عقب جلو می پوشید اما شلوارش و عالی می پوشید یسی

بعد از مدتها دیگه به این که خودش بپوشه عادت کردم اوایل سختم بود که خودش این کارها رو انجام میداد و زمان گیر بود

خلاصه که محمد فرهام جونم الان دیگه کاملا خودش شلوار و شورتش و تنش می کنه و سعی داره که لباس ها رو هم خودش بپوشه اما توی قسمت یقه یه مقدار مشکل داره 

اوه اوه داشت یادم می رفت پسری کلمه (ف) و یاد گرفته وقتی که میگه افتاد اما زمانی که می گم بگو محمد فرهام دوباره ف فرهام و یه جور خاصی می گه

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

هیراد و عمه لیلاش
26 آذر 91 0:19
سلام به دوست جونی عزیزم
یه خواهش کوچولو از شما دارم
من در مسابقه سوگواره محرم اتلیه سها شرکت کردم
ممنون میشم که به عکس من رای 5 امتیازی بدید
لطفا به وبلاگم بیایید ادرس مسابقه لینک در قسمت پست ثابت میباشد
قول میدم ٣٠ ثانیه بیشتر از وقت نازنینتونو نگیره
منتظرکمکتون هستم
راستی اگر قبلا به کوچولوی دیگه ای رای دادید میتونید دوباره برید و به هیراد جون رای بدید
سلام عزیزم ما به شما رای دادیم امیدوارم که موفق باشید
ممنون که به ماهم سرزدید





مامان شیدا
27 آذر 91 1:38
رویت به سرخی انار ..شبت به شیرینی هندوانه ..خنده ات مثه پسته ..و عمرت به بلندی یلدا.. عزیزم یلدا مبارک
مامانش
29 آذر 91 2:45
مرسی مامانی
مامان دو بهونه قشنگ برای زندگی
21 دی 91 0:05
گل پسری همسن دختر منی میدونی خدا حفظت کنه برای مامان بابات