نفس مامان پسر بابانفس مامان پسر بابا، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 11 روز سن داره

محمد فرهام داودی

عروسی

1391/7/29 15:37
نویسنده : مامان مرضیه
956 بازدید
اشتراک گذاری

چهارشنبه شب مصادف با سالروز حضرت علی (ع)و دخت گرامی نبی اکرم فاطمه زهرا دعوت به عروسی شده بودیم عروسی پسرخاله مامان (حسین و فاطمه جون)اتل

صبح روز چهارشنبه محمد فرهامم یه مقدار دیر از خواب بلند شد و من هم نگران بودم که نکنه که تا شب طاقت بی خوابی رو نیاره و توی سالن حسابی بد خلقی کنه اما با کمک مامان جون وخاله ها که از ظهر تا زمان رفتن به عروسی کلی با محمد فرهام بازی کردن بعد از ر سیدن به سالن هم خیلی ساکت و آروم بود و همزمان با موزیک شروع به رقصیدن می کرد

بعداز کلی رقصیدن به قسمت مردونه پیش بابا محسن و عمو و باباجون رفت اما دیگه تازمان پایان مراسم من این گل پسرو ندیدم اما بابا محسن هم از محمد فرهام خیلی راضی بود می گفت اصلا اذیت نکرد و خیلی آقا بود

این هم عکس گل پسر که داخل سالن می گفت عس بنداز

ات

 

تن

انتهای مراسم محمد فرهام و بابا محسن

خمک

روز پنجشنبه هم قرار شد که همراه مامان جون وخاله هابه مراسم پاتختی بریم همگی به سمت خونه خاله عذرا خاله مامان  حرکت کردیم و این عکسها هم قبل از رفتن داخل پارکینگ خونه ازش انداختم تازگی ها تا قرار میشه جایی بریم میگه بیا ازم عکس بنداز بعداز انداختن عکسها هم سوال می کنه خوب شد یا دوباره بندازی

اتدئ

ذد

قربونت برم که روز به روز داری آقاتر میشی و مامان هم می خواد لپهای خوشملتو گاز بگیره

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

زری مامان مهدیار
3 آبان 91 12:43
پس چی مامان خانوم گل پسرمون حسابی آقا شده
مامان سارا
14 آبان 91 0:10
چقدر بزرگ شدی جیگر طلا....


سلام ممنون دوست گلم
مامان سارا
15 آبان 91 17:53
دوست خوبم ممنون که به کیانوش من سر می زنی .... منم یهو یادم افتاد چند وقته این پسر طلا رو ندیدم ... چقدر بزرگ شده ... ماشالله ... قربونش برم با اون عینک آفتابیش


Mersi sarajoun man ziyad miam pishe gol pesaret ama shoma dir be dir miain mashala khyanush khan kheyli bozorg shode bazam be ma sar bezan